نقد و بررسی فیلم روز عضوگیری

  • 0 دیدگاه
  • 323 بازدید
نقد و بررسی فیلم روز عضوگیری

درباره منتقد

  • نام: جیمز براردینلی
  • سن: 56 ساله
  • بیوگرافی :

    جیمز براردینلی (متولد ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۷) نویسنده و منتقد فیلم آمریکایی است.وی در نیوجرسی آمریکا متولد شد و پس از طی کردن دوران کودکی به چری هال و پس از آن به پیسکاتاوی نقل مکان کرد. وی از دانشگاه پنسیلوانیا مدرک کارشناسی ارشد برق را اخذ نمود و برای سالیان سال در این حوزه مشغول به کار شد. وی همسر خو...

    ادامه بیوگرافی همه نقدها

نقد و بررسی فیلم روز عضوگیری (نقد فرمالیستی)

نقد و بررسی فیلم روز عضوگیری

Draft Day (روز عضوگیری)

کارگردان : Ivan Reitman

نویسندگان :Scott Rothman, Rajiv Joseph

بازیگران :Kevin Costner, Chadwick Boseman, Jennifer Garner


خلاصه داستان:

فیلم روایتگر دوره ی ۱۲ ساعته ای است که دقیقاً پیش از عضو گیری لیگ ملی فوتبال (National Football League ) یا ان‌اف‌ال (NFL) اتفاق می افتد و ما را به پشت درهای بسته ی تعیین کننده ی چندین گزینش می برد و اقدامات و انگیزه های جاری در آنها را با دیدگاهی استراتژیک پیش روی ما قرار می دهد…


نقد و بررسی فیلم:

«روز عضوگیری» یک فیلم ورزشی است که تقریباً تماماً به تقابل آنچه در تجارت ورزش با آنچه داخل میادین ورزشی رخ می دهد، می پردازد. این اولین فیلمی نیست که با این مدعا ساخته شده است – «جری مگوآیر/Jerry Maguire» و «مانی بال/Moneyball» بیشتر درباره ی زد و بندهای هیئت مدیره بودند – اما این فیلم مستدلاً متمرکزترین فیلم بر این قضیه است. فیلم روایتگر دوره ی ۱۲ ساعته ای است که دقیقاً پیش از عضو گیری لیگ ملی فوتبال (National Football League ) یا ان‌اف‌ال (NFL) اتفاق می افتد و ما را به پشت درهای بسته ی تعیین کننده ی چندین گزینش می برد و اقدامات و انگیزه های جاری در آنها را با دیدگاهی استراتژیک پیش روی ما قرار می دهد. مالکان و مدیر کل ها مانند فرماندهان جنگی هستند و هر کدام نقشه ی جنگی خود را دارند. بن مایه ی اصلی داستان جذاب است گرچه شک ضعیفی می رود که برای مطابقت با ذائقه ی جهانی کمی از پیچیدگی ها و انحرافات جاری در آن کاسته شده باشد. همچنین این حس پیش می آید که این فیلم چیزی بیش از یک تبلیغ ۱۱۰ دقیقه برای ان اف ال است، زیرا که از تمرکز بر روی محصولی که قرار است برای آن تبلیغ کند می گذرد و بیشتر به شخصیت ها می پردازد. به هر حال سخت میتوان تصور کرد که کسی که طرفدار (یا بازیکن) متعصب فوتبال نیست برای «روز عضوگیری» اهمیت زیادی قائل باشد. گرچه وقتی کسی به اندازه ی کافی عمیق نگاه کند متوجه می شود که این فیلم همانقدر که درباره ی شخصیت هاست به معملاتی که آنها درگیرش هستند می پردازد.


«کوین کاستنر» که مدتی است در مسیر بازگشت به دنیای سینما قدم برمی دارد، در نقش مدیر کل باشگاه «کلولند براونز»، سانی ویور جونیور ظاهر می شود. این سومین سالی است که او این سمت را برعهده دارد و دوره ی مالکیت او تا به حال پر از موانع و سختی ها بوده است. پدر او، یکی از اسطوره های تیم برانوز، همین یک هفته قبل فوت کرده است و او سعی می کند در حالیکه برای عضوگیری آماده می شود، احساسات شخصی خود را کنار بگذارد و کنترل کند. در همین حین دوست دختر و همکارش آلی (جنیفر گارنر) به او اطلاع می دهد که باردار است. چیز دیگری که بر این فشارها اضافه می کند این است که مالک تیم، هاروی مولینا (فرانک لنگلا) می خواهد میان عموم توجه زیادی به خود جلب کند. کسی که سانی برای تیم می خواهد، ونتا مک (چدویک بوسمن)، شاید بتواند در جناح دفاعی تیم تفاوتی ایجاد کند اما کسی نیست که باعث فروش بلیط بشود. بعد فرصت از راه می رسد. تیم «سیاتل سی هاوکس» انتخاب اول را برای به دام انداختن بازیکنی که هرگز ضربه اش خطا نمی رفت یعنی بو کالاهان (جاش پنس) ، در مالکیت خود دارد. آنها مایلند معامله را با نرخ مناسب انجام دهند. معلوم می شود نرخ مناسبی که آنها تعیین کرده اند مبلغی هنگفت است – قیمت سه انتخاب شماره ی یک پی در پی – مبلغی که سرمربی تیم براونز، وینس پن (دنیس لیری) را به شدت خشمگین می کند. اما سانی که از همه طرف تحت فشار قرار گرفته است معامله را انجام می دهد و ۸ ساعت بعد را به پرسش از خود می پردازد که آیا کار درست را انجام داده است و سعی می کند بفهمد کار دیگری از او برمی آید یا نه.


کاستنر که هرگز احساساتی ترین بازیگران نبوده است، برای این نقش عالی است. تصویری که او از سانی ارائه می دهد آن چیزی را که ممکن است بیننده از یک مدیر کل ان اف ال توقع داشته باشد به نمایش می گذارد. از نظر حرفه ای او دوست دارد برنده باشد و مایل است دست به ریسک هایی بزند که ممکن است دیوانگی به نظر برسند. از نظر شخصی او به تعداد دفعاتی هشدار آمیز خطا می رود. رابطه اش با آلی نمونه ای مناسب است. او به وضوح عاشق آلی است اما نمی تواند کلماتی مناسب برای توصیف احساسش پیدا کند. «جنیفر گارنر» بازی قوی ای دارد و خوب است که می بینیم این شخصیت کاربردی بیش از یک “عشق مورد نظر” با مختصات همیشگی و کلیشه ای دارد. بازیگران برجسته ی دیگری که در نقش های مکمل حاضر می شوند «دنیس لیری» در نقش مربی پن، «الن برستین» در نقش مادر سانی، «فرانگ لنگلا» در نقش مالک عاشق شهرت، «چدویک بوسمن» در نقش ستاره ی مدافع و «جاش پنس» در نقش کسی که ضربه اش خطا نمی رود، را شامل می شود.


کارگردانی فیلم بر عهده ی «ایوان ریتمن» است که در طول فعالیت حرفه ای خود نامش با کمدی مترادف شده است. او کسی است که در ساخت فیلم هایی مانند Meatballs، Stripes، Ghostbusters، Twins و Kindergarten Cop پشت دوربین قرار گرفت. ریتمن در دهه ی گذشته فعالیت چندانی نداشته است و اکنون با فیلمی به میدان بازگشته که هیچ شباهتی به آثار قبلی او ندارد و تنها وجود عنوان بندی است که همکاری او با این پروژه را تأیید می کند. این یک کمدی- درام نیست، یک درام کامل است. به لحظات طنز بهای چندانی داده نشده است. چند مورد شوخی بین صنفی وجود دارند،‌ مانند حاضر شدن «شون کامب» در نقش یک مأمور چاپلوس، اما در هیچ چیز افراط نشده است. با اینحال همه چیز یک حالت ملایمی در خود دارد آنقدر که باعث می شود بیننده از خود بپرسد اگر فیلمساز سخت گیرتری در صندلی کارگردان نشسته بود این فیلم جانمایه ی بیشتری نمی داشت؟ قابل پیش بینی بودن روایت داستانی هم موردی ناامید کننده است. «روز عضوگیری» از غافلگیری های واقعی بی بهره است. بیننده می تواند بر اساس اینکه هر بازیگر نقش مکمل چند دقیقه روی پرده است اتفاقات بعدی فیلم را پیش بینی کند.


ممکن نیست بدون بهره مند بودن از نقطه نظر کسی که داخل تجارت فوتبال فعالیت می کند، بتوان گفت وقایع نمایش داده شده در «روز عضوگیری» تا چه حد به آنچه در واقعیت جریان دارد نزدیکند. حالت واقع نمایی قوی است اما این حس هم وجود دارد که همه چیز به شدت ساده شده اند. هیچ چیزی روی پرده نمی رود که به لکه دار کردن شهرت و آبروی ان اف ال نزدیک بشود و این مسئله باعث می شود این سؤال به ذهن برسد که این لیگ تا چد حد در تعیین اینکه چه چیزی در فیلم نمایش داده شود تعیین کننده بوده است. به هر حال همه چیز در چشم ناظر و مشاهده گر عادلانه و متعادل است.


پرسش نهایی این است که آیا درام ذاتی نهفته در روایت داستانی می تواند بر تعریف و تمجید های سازمان دهی شده ی نفرت انگیز و بی رحم ان اف ال غلبه کند؟ بعضی اوقات تشخیص این مسئله سخت است اما در کل این داستان است که پیروز میدان می شود. سانی شخصیت جالبی ست و روش زیرکانه ای که به تدریج برای کنترل شرایط خود به کار می گیرد باعث می شود احساس کنیم لازم است برخیزیم و او را تشویق کنیم. برداشت ریتمن از تجارت ورزش حداقل باعث می شود قبل از اینکه یک مدیر کل را ابله بنامیم، در کار خود تجدید نظر کنیم. ولی باز هم، ممکن است اینطور نباشد…


 


برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان