آگاهی (پیشگویی) (Knowing)

درام , رازآلود , علمی تخیلی
  • 0 دیدگاه
  • 713 بازدید
8
آگاهی (پیشگویی) (Knowing)

آگاهی (پیشگویی) (Knowing)

داستان فیلم


پیشگویی یا آگاهی (به انگلیسی: Knowing) فیلمی علمی–تخیلی به کارگردانی الکس پرویاس و با بازی نیکلاس کیج محصول مشترک آمریکا و بریتانیا است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۹ منتشر شد.

خلاصه داستان

در سال ۱۹۵۹، در مراسم بازگشایی یک دبستان در ایالت ماساچوست، دانش‌آموزان نقاشی‌هایی حاوی ایده‌ها و آرزوهایشان برای پنجاه سال آیندهٔ انسان‌ها بر روی کاغذ می‌کشند و آنها را درون یک کپسول زمان زیر خاک دفن می‌کنند. در میان آنان دخترکی با نگرانی برگه‌ای قرار می‌دهد که فقط حاوی یک رشته اعداد مرموز است.

اکنون (۲۰۰۹) و بعد از پنجاه سال، کپسول را از درون خاک بیرون می‌آورند و پنجاهمین سالگرد تأسیس مدرسه را جشن می‌گیرند. پروفسور کستلر، استاد اخترفیزیک دانشگاه ام‌آی‌تی و از والدین یکی از کودکان این مدرسه، که کودک پسرش به‌طور اتفاقی برگهٔ نقاشی را تصاحب کرده، با دقت آن اعداد به‌ظاهر نامفهوم را بررسی می‌کند و متوجه رابطهٔ منطقی هولناکی دربارهٔ آنها می‌شود…

درباره فیلم :

آگاهی درون مایه ای اکشن – درام – علمی- تخیلی دارد. الکس پرویاس که پیشتر از او فیلم I,Robot را با بازی ویل اسمیت دیده بودیم، کارگردانی این اثر را برعهده داشته است.  قسمت عمده لوکیشن‌های فیلم در ملبورن استرالیا واقع بوده‌اند و به همین دلیل در طول فیلم شاهد مناظر مهیج بسیاری هستیم. فیلم را منتقدان، اثری خوب ارزیابی کرده اند. در هفته ی اول اکران به صدر جدول فروش هفتگی امریکای شمالی راه یافت. پس از پایان اکران نیز بیش از ۱۵۵ میلیون دلار از فروش جهانی خود به دست آورد.

 راجر ایبرت تنها منتقد بزرگ سینمایی است که به این فیلم نمرهٔ کامل داد.تبصره و نکات فلسفی «جبر در برابر اختیار» در فیلم او را به‌شدت مجذوب خود کرد.سایر منتقدان معتقدند که این فیلم بیش‌ازحد تاریک و غمگین است، و درواقع شرحی است از دورهٔ آخرالزمان به روایت کتاب مکاشفهٔ یوحنا، و فیلم بیشتر از این حرفی برای گفتن ندارد.

جوایز:

نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم علمی تخیلی از جشنواره Saturn Award

نامزد دریافت جایزه بهترین جلوه ویژه از یک صحنه از جشنواره VES Awardبرای صحنه سقوط هواپیما

نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جوان (چندلر کانتربری) از جشنواره Young 

Artist Award

نکات جزئی و حواشی فیلم :

1. قرار بود كه ريچارد كلي Richard Kelley پروژه را بنويسد و كارگرداني كند.

2. متن روي كپسول زمان اين است: "ما كلاس سومي هاي مدرسه ابتدائي ويليام داوز( William Dawes ) در سال 1959 ديدگاه هاي خود را از آينده به عنوان دوستي اميد براي موفقيت باقي مي گذاريم، كلاس 2009".

3. جان داستاني در روزنامه در مورد مرگ لوسيندا امبري( Lucinda Embry) در سال 1988 نوشته كارل براگا (Carl Braga) مي خواند. كارل براگا طراح گرافيك اين فيلم است.

4. فيلمبرداري اين فيلم براي آلكس پروياس (Alex Proyas) سه ماه طول كشيد، نصف زماني كه براي I. Robot صرف كرده بود. او از تكنولوژي ديجيتال براي فيلمبرداري سريعتر استفاده كرده است.

5. ديده مي شود كه يكي از كاركنان مترو نيويورك يونيفورمي پوشيده كه لوگوي MTA دارد، اما لوگوي MTA از سال 1994 مورد استفاده قرار نگرفته است.

6. وقتي جان با افسر پليس صحبت مي كند، با توجه به موقعيت در بزرگراه، افسر پليس متوجه چيزي مي شود كه مستقيماً از پشت جان مي آيد. هواپيما در واقع از سمت راست افسر پليس مي آيد (سمت چپ جان) و نبايد مستقيماً پشت سر جان مشاهده شود.

7. هنگامي كه در ابتداي فيلم، جان در MIT مشغول تدريس است، يك دانشجوي دختر در رديف جلو نشسته، سمت چپ جان. در يك نما دست او بالاست و با موهايش بازي مي كند. در نماي بعد در موقعيتي كاملاً متفاوت قرار دارد و دست وي پائين است. سپس به نماي اول با دست بالاي دانشجو برمي گرديم.

8. هنگامي كه دايانا براي ديدن اخبار وارد فروشگاه مي شود، شخصي در آنجا يك بسته چيپس اسميت در دست دارد. اين نوع چيپس در استراليا فروخته مي شود نه آمريكا.

9. هنگامي كه جان در ايستگاه مترو نيويورك است، يك تابلوي كه خطوط مترو را نشان مي دهد مي بينيم. تابلو براي اين صحنه درست شده و اين صحنه در ملبورن استراليا فيلمبرداري شده.

10. ايستگاه مترو و اتومبيل ها شباهتي با آنچه در نيويورك ديده مي شود ندارند.

11. اتومبيل هاي پليس نيويورك مشابه آنچه امروزه در نيويورك استفاده مي شود نيست.

12. جان با تلسكوپ حلقه هاي زحل را به كیلب نشان مي دهد. در محدوده زماني فيلمبرداري زحل در آسمان شب قابل رؤيت نيست.

13. اواخر فيلم جايي كه موبايل ها كار نميكند، كیلب با پدرش از تلفن عمومي در پمپ بنزين تماس مي گيرد و جان موبايلش را جواب مي دهد.

14. در زمان جستجو در مدرسه ابتدائي سال 1959 براي لوسينداي گمشده، لامپ هاي فلورسنت امروزي نيز ديده مي شوند.

15. وقتي لوسيندا در سال 1959 شماره ها را نوشته، حدود 10-8 سال داشته. هنگامي كه در سال 1988 مي ميرد، روزنامه سن او را 33 سال اعلام مي كند. اين بدين مفهوم است كه اوبه مدت 29 سال سني حدود 25 سال داشته است.

16. بوستون موزه اي با فضاي داخلي مشابه آنچه در فيلم در زمان ملاقات جان با ابي نشان داده شد، ندارد.

17. صحنه سقوط هواپيما در يك بزرگراه اصلي در ميانه غرب ماساچوست اتفاق مي افتد. همانطور كه هواپيما سقوط مي كند مي بينيم كه منظره اطراف هموار و باير است. غرب ماساچوست مانند مركز آن كوهستاني و جنگلي است.

18. در ابتداي فيلم جايي كه در سال 1959 كودكان مشغول نقاشي براي كپسول زمان هستند، معلم مي گويد: اين يك سفيه فضايي زيباست. اولين انساني كه به فضا سفر كرد يوري گاگارين بود كه در سال 1961 اين سفر را انجام داد و جان گلن در سال 1962 در مدار زمين قرار گرفت و فرود بر سطح ماه در سال 1969 انجام شد. كلمه"سفينه فضايي" تا سال 1959 وارد فرهنگ لغات نشده بود.

.

کارگردان:

الکس پرویاس

تهیه‌کننده:

تاد بلک - جیسون بلومنتال - استیو تیش

نویسنده گان:

Ryne Douglas Pearson - Alex Proyas - Stuart Hazeldine - Juliet Snowden - Stiles White

بازیگران:

 نیکلاس کیج - رز بیرن - چندلر کانتربری

موسیقی:

 Marco Beltrami

فیلم‌برداری:

 Simon Duggan

تدوین:

 Richard Learoyd

توزیع‌کننده:

 سامیت انترتیمنت

مدت زمان: 

 ۱۲۱ دقیقه

کشور: 

 آمریکا و بریتانیا

بودجه: 

۵۰ میلیون دلار

فروش ۱۵۵٬۴۸۷٬۹۷۴ دلار




برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان