عینک دودی

کمدی , اجتماعی
  • 0 دیدگاه
  • 334 بازدید
7
عینک دودی

عینک دودی

داستان فیلم

عینک دودی فیلمی به کارگردانی محمدحسین لطیفی و نویسندگی اصغر عبداللهی محصول سال ۱۳۷۸ است.

خلاصه داستان

مینا و سینا زوج مرفهی هستند که اکنون تصمیم به جدایی گرفته اند. مینا که نویسنده است و اخیراً مقاله ای درباره حقوق زنان نوشته است، به دوستانش می گوید که به زودی به آزادی دست پیدا خواهد کرد. مادر مینا و برخی از دوستانش با جدایی او از شوهرش مخالف هستند اما به رغم همه پندها و اندرزها، او و شوهرش راهی محضر می شوند. در محضر، مینا با دختر جوانی که هم نام اوست آشنا می شود که نمی خواهد با مرد جوانی به نام ناصر که پدرش برای او انتخاب کرده ازدواج کند. دختر جوان در دستشویی محضر تصمیم می گیرد با تیغ خود را بکشد اما مینا سرمی رسد و از پلکان اضطراری ساختمان او را فراری می دهد. از طرفی، ناصر و پدر دختر در حالی که سینا را گروگان گرفته اند با اتومبیل به تعقیب آنها می پردازند. مینا از طریق تلفن همراهش با دوستش میترا مهدوی که وکیل است تماس می گیرد و از او کمک می خواهد و زمانی که می خواهد به دفتر وکالت میترا برود درمی یابد که شوهرش همراه با ناصر و پدر دختر در دفتر میترا هستند. بنابراین همراه با دختر جوان بار دیگر از چنگ آنها می گریزد. میترا تلفنی به مینا می گوید که به خانه خاله او بروند. پس از مدتی او و سه تن دیگر از دوستان مینا به جمع آنها می پیوندند؛ ضمن آنکه دختر جوان را تشویق می کنند تا با استفاده از وکالت میترا، به ماجرای ازدواج اجباری اش پایان دهد. ناصر که همچنان سینا را در گروی خود دارد، به جستجو برای بازگرداندن همسر آینده اش ادامه می دهد. پس از تعقیب و گریزهای مکرر، سرانجام ناصر و همسر آینده اش درمی یابند که یکدیگر را دوست دارند. مینا و سینا نیز در کنار هم بودن را به جدایی ترجیح می دهند، هرچند جر و بحث هایشان تمامی ندارد

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان