چریکهی تارا فیلمی از ساختههای بهرام بیضایی فیلمساز ایرانی است. این فیلم که از ساختههای برجسته وی است پس از انقلاب ۵۷ توقیف شد و هیچگاه به نمایش عمومی در نیامد. این نخستین فیلم توقیفی پس از انقلاب و نخستین فیلم ایرانی در فستیوال کن است. چریکه تارا در بخش «نوعی نگاه» سال ۱۹۸۰ در این فستیوال به نمایش درآمد. تنها نقد و تحلیلی که روی این فیلم نوشته شده نقد مفصلی است با عنوان «حماسهای نمادین و پر رمز و راز؛ نگاهی به فیلم چریکهی تارا» که به قلم سعید رضا خوششانس، نویسنده و منتقد ایرانی به رشته تحریر در آمده است.
داستان
بیوهزنی به نام تارا (سوسن تسلیمی) همراه دو کودک کمسن و سالش (گلبهار اسلامی و قربانعلی فلاحی) از ییلاق به کومه اش بازمیگردد. در راه میشنود که پدربزرگش مرده، و در جادهٔ جنگلی به مردی غریب (منوچهر فرید) برمی خورد که جامهٔ تاریخی پوشیده و شتابان میگذرد. تارا میان میراث پدربزرگ شمشیری مییابد که نمیداند با آن چه کند؛ تارا میکوشد شمشیر را به جای داس درو به کار گیرد؛ اما شمشیر به این کارها نمیآید و تارا آن را به رودخانه میاندازد. تارا از نو مرد تاریخی را، که سرداری از تبار جنگجویان منقرض شدهاست، میبیند، که از آنها جز شمشیر پدربزرگ هیچ نشانی نماندهاست. مرد تاریخی ناپدید میشود و تارا در موقع جزر دریا شمشیر را مییابد و آن را به مرد تاریخی میدهد؛ اما او که عاشق تارا شدهاست قادر نیست به دنیای خود بازگردد. در این اثنا خواهر شوهرش (طاووس زارعی) او را برای برادرش آشوب (سیامک اطلسی) میخواهد که تارا نمیپذیرد. تارا از مرد تاریخی میخواهد که سد راهش نباشد. آشوب فرزندان تارا را میرباید، و تارا او را متهم میکند که برای رسیدن به وی برادرش را کشتهاست. آشوب دامگاه خود را ویران میکند و از آبادی میکوچد. تارا سراغ مرد تاریخی میرود و او را متهم میکند که همهٔ داستانهایش دروغ است و تبار و قبیلهای در کار نیست. در این موقع سپاهی عظیم از دریا، به شهادت، سربرمی آورد و مرد تاریخی از شرم به دل جنگل پناه میبرد. تارا به او قول میدهد که فرزندانش را به قلیچ خواهد سپرد و همراه او خواهد آمد. مرد تاریخی با اسب زخمیاش به دریا میزند و تارا با شمشیر به موجهای دریا حمله میکند تا مرد تاریخی را پس بگیرد؛ اما امواج دریا تارا را عقب مینشاند.
جایزهها
جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم وایادولید