نظریه هنرمعاصر
آن ککلن
ترجمه بهروز عوضپور
متأسفانه، عبارت «هنر معاصر» به معنی واقعی کلمه، عبارتی با مسما نبوده و بنابراین، چندان هم مفهوم نیست. هنر هر عصری ـ از جمله عصری که همین حالا در حال جریان است، یعنی عصر معاصر ـ بدیهی است که در همان عصر و از طرف مردمان آن عصر تعریف میگردد. و اگر؛ از طرفی عصری که همین حالا در جریان است، یعنی عصر معاصر، به قرن بیستم اطلاق میشود. و از طرف دیگر، قرن بیستم از سوی مردم این عصر به مفهوم عام آن «عصر مدرن» خوانده میشود. پس به نظر میرسد که شایسته است هنر این عصر را نه «هنر معاصر»، بلکه، «هنر مدرن»، بخوانیم و بدانیم.
«نظریه «هنرمعاصر»به مباحثی چون «هنر مدرن» یا «آئین مصرف»، که به ریشه یابی هنر مدرن و تأثیرپذیری آن از آئین مصرف میپردازد و از عوامل تأثیرگذاری چون شبکهها، تولید گرها، هنرمندان خلاق و مباحث دیگری بحث میکند.بعد از آن به هنر معاصر پرداخته و آثار مارسل دوشان و اندی وارهول را بررسی می کند، سپس به یکی از مهمترین مجموعهداران آثار هنر معاصر یعنی لئوکاستلی میپردازد ودر ادامه مباحث مهمی چون هنر مفهومی، هنر مینیمال، لندآرت، هنرتکنولوژیک و هنر پستی مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.