ژاک لاکان (ژاک لکان)

  • 0 دیدگاه
  • 192 بازدید
ژاک لاکان (ژاک لکان)

ژاک لاکان (ژاک لکان)

توضیحات

کتاب ژاک لاکان

نویسنده : شون هومر

مترجم : محمدابراهیم طاهائی ، محمدعلی جعفری

درباره کتاب ژاک لاکان

ژاک لاکان بی‌شک از مهم‌ترین چهره‌های روان‌کاوی پس از «زیگموند فروید» است. لاکان روان‌کاوی را هم در مقام نظریه ذهن ناخودآگاه و هم در مقام فعالیتی بالینی، متحول کرده است. همین که بدانیم امروز بیش از پنجاه درصد روان‌کاوهای دنیا از روش‌های لاکانی استفاده می‌کنند، خود اهمیت اندیشه و نظریات این روان‌کاو بزرگ را نشان می‌دهد. اما تاثیر لاکان فقط منحصر به اتاق‌های روان‌شناسی و روان‌کاوی نمی‌شود. هنوز هم اندیشمندان روان‌کاوی مدرن بحث‌های زیادی بر سر نظریات لاکان دارند. تاثیر تفکر لاکانی را حتی می‌توان در رشته‌های مطالعات ادبی و سینمایی، مطالعات زنان و مطالعات اجتماعی دید.

لاکان معتقد بود که روانکاوی بر اثر بازنگری‌های مداوم، ماهیت اهداف اصلی خود را گم کرده است، یعنی واپس‌پرا و محافظه‌کار شده است. روان‌کاوی با کم‌اهمیت جلوه دادن جنبه‌های آزاردهنده‌تر و نارراحت‌کننده‌تر این نظریه، به خصوص حضور پنهان میل واپس‌زده‌ی ناخودآگاه در زندگی روانی ما، جایگاه متفاوتی پیدا کرده، اما امتیاز اصلی خود را از دست داده است. این لاکان بود که در اوایل دهه‌ی پنجاه میلادی، به طرزی بسیار عالی بر لزوم بازگشت به فروید و خوانش و فهم دقیق متن‌های فروید تاکید کرد. او طی 26 سالِ بعد، درگیر همین جریان بود و با خواندن دقیق آثار فروید، نظریه‌ی روان‌کاوی را بازسازی کرد.

در این کتاب برخی از نافذترین بخش‌های اندیشه‌ی لاکان را با قرار دادن آن‌ها در زمینه‌ی پدید آمدن‌شان، معرفی می‌شوند. در این کتاب بسیاری از اصطلاحات اصلی را که امروز در روان‌کاوی به کار می‌روند، دیده می‌شود. اما تاکید نویسنده بیشتر روی ایده‌هایی است که به طور گسترده در ادبیات و مطالعات فرهنگی به کار رفته‌اند، مانند امر خیالی، امر نمادین، امر واقع و سوژه ناخودآگاه. کتاب ژاک لاکان درباره‌ی فواید روان‌کاوی نیست و نمی‌خواهد روی این موضوع بحث کند که اثبات یا عدم اثبات نظریه به لحاظ تجربی امکان دارد یا خیر. هومر این کتاب را نوشته تا آرای لاکان را با توجه به خوبی‌ها و معایب خودِ آن‌ها بررسی کند. او همچنین از طریق این آرا در زمینه‌ یا متن کارهای فروید، تاریخ روان‌کاوری و روشن‌فکری فرانسه را داوری می‌کند. هومر سعی کرده در این کتاب نشان دهد که هر چند آرای لاکان ممکن است اغلب متناقض‌نما باشند، خواندن دقیق متون او برای مخاطب خالی از فایده نیست. لاکان هم مانند فروید، نحوه‌ی تفکر ما را درباره‌ی خودمان و جایگاه‌مان در زندگی اجتماعی دگرگون کرده است.


در بخشی از کتاب ژاک لاکان می‌خوانیم

روان‌شناسی سنتی می‌گوید که آگاهی از خود از آگاهی تدریجی و روزافزون نوزاد از بدن مادی‌اش ناشی می‌شود. اما هانری والونِ روان‌شناس می‌گوید که استدلال مذکور کمابیش دور است، به این معنا که بدیهی فرض می‌کند که نوزاد از همان ابتدا سطحی از آگاهی از خود را در اختیار دارد تا بعد بتواند از بدن خود، آگاه شود. در نتیجه او می‌گوید که کودک نه تنها باید از بدن‌اش و عملکردهای آن آگاه شود، بلکه هم‌زمان باید آگاهی از محیط اطراف‌اش و دنیای خارج را نیز بپرورد تا بتواند خود را از محیط بیرونی تفکیک کند. به عبارت دیگر افراد برای این که هویت خود را به عنوان خودهای منسجم خودمختار تعیین کنند، ابتدا باید خودشان را از دیگران و محیط اجتماعی‌شان تفکیک کنند. والون استدلال می‌کند که فرایند اصلی در این احساس نوخاسته نوزاد از خود، قابلیت او در تشخیص خود از روی بازتاب یا تصویر آینه‌ایِ خویش و همزمان تفکیک خود از این بازتاب است. تصویر بازتابیده برای نوزاد نوعی معماست. زیرا هم عمیقا به حس نوزاد از خودش مربوط است و هم نسبت به او بیرونی است. نظر والون این است که نوزاد بین سنین سه ماهگی و یک سالگی از وضعیت بی‌اعتناییِ اولیه نسبت به تصویر آینه‌ای به سوی پذیرش این تصویر و تسلط بر آن به عنوان چیزی مجزا از خودش پیش می‌رود. بنابراین، آن چه لاکان از روان‌شناسی تجربی به عاریت می‌گیرد، اهمین نقش بازتاب در شکل‌گیری خود و خودآگاهی است. اما روان‌شناسی نمی‌تواند این موضوع را توضیح دهد که چرا تصویر دارای چنین جذبه و قدرتی برای سوژه است و به همین دلیل، لاکان به رشته‌ای نسبتا متفاوت -مطالعه رفتار حیوانات- روی آورد.

برای نظر دادن باید عضو شوید!

ورود به سامانه عضویت رایگان